کرونا

ساخت وبلاگ

 

 

بالاخره، کرونا بعد از حدود یک ربع قرن، حق من رو از کسانی که قضاوتم می‌کردند، گرفت. دروغه اگر بگم که سرزنش‌هاشون ناراحتم نمی‌کرد، اما چون به کار خودم ایمان داشتم و سلامتی خانواده برایم مهم بود، به انتقادهای منفی اهمیت نمی‌دادم و روزبه‌روز سعی می‌کردم که با دقت بیشتر، کاری رو انجام بدهم که سلامتی بچه‌هام به خطر نیفته یا خانواده رو متحمل هزینه‌های اضافی نکنم.

خوشحالم که با صبوری و اعتمادبه‌نفس کامل، زندگیم رو به‌نحواحسن و بدون عیب، جلو بردم. حالا هرکس هر چیزی که می‌خواد بگه (معتقدم که اگر رفتار بد دیگران من رو نکشه، قویترم می‌کنه).

همه فکری می‌کردم، غیر از اینکه یک ویروس کوچولو بیاد، به دادم برسه و حقانیتم رو ثابت کنه. البته اقرار می‌کنم که گاهی تحت تاثیر واقع می‌شدم و فکر می‌کردم، نکنه حرف‌های من اشتباهه. چون حتی اگر کسی انجام نمیده، لااقل می‌تونه که بشنوه. اما، حالا می‌بینم تمام گفتار و کردارم تبدیل به توصیه‌های پزشکی شده که همه مردم در سطح دنیا، نه به‌خاطر دیگران، بلکه به‌خاطر شخص خودشان، موظف به انجامش هستند.

اگر کسانی تمایل داشتند که بدانند من چه کرده‌ام که الان هیچ استرسی ندارم و ملزم به انجام کار فوق‌العاده‌ای نیستم؛ خوشحال میشم تجربیاتِ سال‌هام رو در مورد عملکردم در اختیارشون بگذارم. البته قابل ذکره که همه موظفند به رعایت، اما درواقع، یک مادر نباید نیازی به توصیه داشته باشه.

http://khaneyeminajoon.blogfa.com/

        کانال تلگرام من:                    https://t.me/khaneyeminajoon 

«بازی زندگی»...
ما را در سایت «بازی زندگی» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : naslisakhte بازدید : 86 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 3:08